شرایط استخاره
اگرچه استخاره کردن شرط خاصی خاصی ندارد و در بیشتر اموری که مترتب می شود استخاره کردن جایز است و مختص شرایط خاصی نیست اما محدودیت هایی در موراردی که می توان برای آنها استخاره نمود وجود دارد که بشرح ذیل ارائه می شود. البته این محدودیت ها محدود شرعی نیستند اما برای حفظ کارکرد مناسب استخاره دانستن آنها لازم است.
1. استخاره در مورد مسائلی که شرع مقدّس در خصوص انجام و یا عدم انجام آنها امر و نهی دارد، هیچ وجهی ندارد.
به عنوان مثال، شخص نمیتواند در مورد احکام عملی خود، استخاره کند، مثلاً استخاره کند که وضو را چگونه بگیرد؟ و یا غیبت کسی را بکند یا نه؟ و یا حتّی در مورد انجام دادن مکروهات نیز استخاره کردن معنا ندارد. مثلاً استخاره کند که به هنگام ورود به مسجد، اوّل پای چپ خود را بگذارد یا پای راست را؟
2. استخاره کردن در خصوص مسایل بیاهمیّت و پیش پا افتاده که ارزش استخاره را ندارد، صحیح نیست. برخی از افراد برای هر کاری استخاره میکنند؛ در حالی که استخاره در مورد کارهای مهمّی است که واقعاً تصمیم گرفتن در باره آنها دشوار شده است .
3. انسان در کارهایی که میتواند از طریق شرع، عقل، تجربه، مشورت و یا استفاده از علوم پذیرفته شده بشری تشخیص دهد که آن کار خیر است یا شرّ، نیاز به استخاره ندارد، و در غیر آن در خصوص هر کار مهمّی میتواند استخاره کند.
4. استخاره جهت پذیرفتن یافتههای قطعی علوم طبیعی و تجربی بشر که مورد پذیرش تمام عقلا و اهل فنّ واقع شده، جایی ندارد. مثلاً استخاره کسی که مریض شده و تمام پزشکان میگویند باید برای درمان آن فلان کار را بکند، و یا نسخهای خاص را به او تجویز میکنند، صحیح نیست.
5. تردید در استخاره و تکرار آن برای رسیدن به نتیجه ای که خودش می خواهد، موجب بیاعتبار شدن استخاره میشود و تکرار استخاره تنها در حالتی مجاز است که مدت قابل توجهی از استخاره اول گذشته باشد و یا شرایط موثر بر نیت استخاره کننده تغییر کند. مثلا در موردی که شخصی بین انجام دادن یا ترک یک فعلی متحیر است اما یکی از این دو را بر دیگری ترجیح بدهد اگر استخاره کند و جواب استخاره اش با ترجیح او یکی نشود نباید استخارهخود را تکرار کند. البته می تواند به استخاره عمل نکند و عمل نکردن به استخاره منع شرعی ندارد . لیکن این کار صحیح نیست و اخلاقا مذموم است که کسی با خدا مشورت نماید و خلاف آن را انجام بدهد.
6. استخارهکننده باید بداند که استخاره فقط مختصّ مقام تردید و حیرت است، آن هم تردیدی که مکلّف، با تکیه بر مشورت و تجربه و استفاده از آموزههای شرعی و عقلانی یا تجربی نمیتواند تردید خود را رفع نماید و به نتیجهای قطعی برسد. بنابراین، استخارهکننده نمیتواند در خصوص هر تصمیمی که میخواهد بگیرد، بلافاصله و بدون تعقّل و تفکر دست به استخاره زده و از وظیفه خود در خصوص قوّه تعقّل و تفکّر و مشورت با دیگران و موعظهپذیری هیچ بهرهای نبرد و در واقع بخواهد تمام امور خود را با استخاره پیش ببرد.
7. استخاره هر کس، تنها در مورد آن بخش از کار که مربوط به خود او میشود، ارزش و اعتبار دارد و کسی حق ندارد حاصل استخاره خود را بر دیگران تحمیل کند و یا برای کس دیگری بدون اینکه خودش بخواهد استخاره نماید و نیت استخاره باید توسط کسی انجام شود که قرار است فاعل یک فعلی باشد