ایالات متحده آمریکا
![]() |
این مقاله برای انتقال نامزد شدهاست. نظر خود را در این باره در بخش مربوط به این نوشتار در صفحهٔ ویکیپدیا:نظرخواهی برای انتقال/ایالات متحده آمریکا بنویسید. همچنین پس از پیشنهاد انتقال، پیوندی به این زیرصفحه در ویکیپدیا:نظرخواهی برای انتقال ایجاد کنید. شما میتوانید این مقاله را ویرایش کنید؛ ولی تا هنگامی که این بحث در جریان است، این پیغام را برندارید. |
مختصات: ۳۸°۵۳′ شمالی ۷۷°۰۱′ غربی
- «ایالات متحده» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر ایالات متحده (ابهامزدایی) را ببینید.
- «آمریکا» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر آمریکا (ابهامزدایی) را ببینید.
آمریکا یا ایالات متّحدهٔ آمریکا (به انگلیسی: The United States of America) (با نماد اختصاری USA)، کشوری در آمریکای شمالی، و به پایتختی شهر واشینگتن، دی. سی. است. آمریکا سومین کشور پر جمعیت دنیا و سومین کشور پهناور جهان است، و از لحاظ نژادی و گوناگونی مردم، متنوعترین کشور جهان شناخته میشود[۳]. آمریکا با تولید ناخالص داخلی بیش از ۱۳٬۰۰۰ میلیارد دلار در سال و ۱۹٪ قدرت خرید جهان، بزرگترین اقتصاد در میان کشورهای جهان را دارا است.[۴]
نظام حکومتی آمریکا در چارچوب قانون اساسی، و بر اساس سیستم جمهوری فدرال بنیان نهاده شدهاست. این کشور در سال ۱۷۷۶ میلادی (۱۱۵۵ ه. خ.)، در پی اعلام استقلال و اتحاد ۱۳ مستعمرهٔ سابق بریتانیا شکل گرفت.
کشور آمریکا از شرق با اقیانوس اطلس، در غرب با اقیانوس آرام، از شمال با کشور کانادا، و از جنوب با مکزیک همسایهاست. این کشور از راه پایگاه دریایی گوانتانامو نیز مرز مشترک اندکی با کوبا دارد. آمریکا همچنین از طریق آلاسکا با روسیه مرز آبی دارد. به علاوه، مجموعهای از جزیرهها، ناحیهها، و مناطق متعلق به آمریکا در سراسر جهان پراکندهاند.
ایالات متحده آمریکا پس از حضور در جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم، قدرت اثرگذاری خود در جهان را گسترش داد. آمریکا به عضویت دائم شورای امنیت سازمان ملل در آمدهاست و از بنیانگذاران پیمان نظامی ناتو محسوب میشود.[۵] و پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد به عنوان یک ابرقدرت منحصربهفرد درآمد.[۶] شهروند ایالات متحدهٔ آمریکا را معمولاً «آمریکایی» مینامند.
محتویات
نام
نام «آمریکا» اقتباسیست از نام آمریگو وسپوچی جهانگرد و کاشف ایتالیایی که توسط یک نقشهساز آلمانی در سال ۱۵۰۷ میلادی ثبت گردید.[۷] «ایالات متحده آمریکا» نیز در مدارک رسمی نخستین بار در یازدهم ژوئیه سال ۱۷۷۸ میلادی استفاده گردید و از آن زمان تا کنون جاری بوده است.[۸][۹]
این کشور با نامهای دیگری مانند ایالات متحدهٔ امریکا، (اِمریکا یا آمریکا) و ایالات متحده خوانده میشود. در فارسی در گذشته به آن (بطور عامیانه) ینگه دنیا[۱۰] و در نوشتهها، اتازونی (برگرفته از واژهٔ فرانسوی États-Unis، به معنای ایالتهای متحد)[۱۱] نیز میگفتند. ینگه دنیا برگرفته از ترکی عثمانی و به معنی «دنیای جدید» است.
جغرافیای طبیعی

ایالات متحدهٔ آمریکا در نیمکرهٔ غربی زمین، و در شمال قارهٔ آمریکا واقع است. این کشور از ۴۸ ایالت همجوار، و دو ایالت جدا از دیگران (شبه جزیره آلاسکا در شمال شرق قارهٔ آمریکا و مجمعالجزایر هاوایی در اقیانوس آرام) تشکیل شدهاست. همچنین، در دو منطقهٔ حوزهٔ دریای کارائیب، و نیز بخشهایی از اقیانوس آرام، جزایر کوچک و پراکندهای وجود دارند که قلمرو آمریکا محسوب میشوند، ولی به گونهای خودگردان اداره میشوند (مانند پورتو ریکو).[۱۲]
آلاسکا بزرگترین[۱۳] و رودآیلند کوچکترین ایالت در آمریکا میباشند.[۱۴]
قسمتی از رشته کوههای راکی در غرب آمریکا قرار گرفتهاست که بزرگترین قله آن در ایالت کلرادو قرار دارد. مرتفعترین نقطه در آمریکا قله کوه مک کینلی (۶۱۹۴ متر) در آلاسکا میباشد. در ۴۸ ایالت پایین نیز مرتفع ترین قله بر فراز کوه ویتنی (۴۴۲۱ متر) در کالیفرنیا قرار دارد. رودخانه میسیسیپی بزرگترین و مهمترین رودخانه آمریکای شمالی و چهارمین رودخانه طولانی جهان در آمریکا قرار دارد. این رودخانه که به رودخانه میسوری میپیوندد، نقش تجاری و اقتصادی مهمی برای آمریکادارد. قسمتی از آبشار نیاگارا در مرز بین آمریکا و کانادا قرار دارد و ازجاذبههای طبیعی توریستی در آمریکا به شمار میرود.
وسعت آمریکا
از نظر کل وسعت آب و خاک، آمریکا بعد از روسیه و کانادا، سومین کشور پهناور جهان است.[۱۵] به طور تقریبی، کشور آمریکا، شش برابر بزرگتر از ایران، ۲۵ درصد بزرگتر از استرالیا، ۳۵ برابر بزرگتر از انگلستان، ۱۴ برابر بزرگتر از فرانسه، و نصف روسیه است.
همچنین این کشور، کمتر از یک سوم قارهٔ آفریقا، نصف آمریکای جنوبی، اندکی بزرگتر از برزیل، ۳۰۰ برابر بزرگتر از کشور هائیتی، و دو و نیم برابر بزرگتر از مجموع کشورهای اروپای غربی است.
مختصات و موقعیت جغرافیایی آمریکا
ایالات متحدهٔ آمریکا از شمال با کشور کانادا، و در جنوب با کشور مکزیک مرز خاکی دارد. این کشور در شمال غرب قارهٔ آمریکا و سواحل آلاسکا نیز با روسیه مرزهای مشترک آبی دارد. ۴۸ ایالت به هم پیوسته که خاک اصلی آمریکا را تشکیل میدهند، از شرق و جنوب شرقی به اقیانوس اطلس و خلیج مکزیک، و از غرب به اقیانوس آرام منتهی میشوند. ایالت آلاسکا نیز از شمال به اقیانوس منجمد شمالی، از غرب به تنگهٔ برینگ، و از جنوب غربی به اقیانوس آرام ختم میشود. مجمعالجزایر هاوایی هم در جنوب غرب خاک اصلی آمریکا و در اقیانوس آرام واقع شدهاند.
مناطق جغرافیایی و فرهنگی ایالات متحدهٔ آمریکا عبارتاند از: نیوانگلند، ایالتهای ساحلی اقیانوس اطلس، ایالتهای جنوب، ایالتهای غرب میانه (میدوست)، ایالتهای جنوب غربی آمریکا و ایالتهای غرب.
کشور ایالات متحدهٔ آمریکا در مجموع ۹٬۸۲۶٬۶۳۰ کیلومتر مربع وسعت دارد[۱۶] که البته ۴۷۰ هزار کیلومتر آنرا جزایر پراکنده و تحت قلمرو آمریکا در اقیانوس آرام و دریای کارائیب تشکیل میدهند.
جغرافیای انسانی
-
نوشتارهای اصلی: جغرافیای انسانی ایالات متحده آمریکا و آمریکاییها
جمعیت ایالات متحده آمریکا بر پایه برآورد سال ۲۰۱۱ ادارهٔ آمار ایالات متحده آمریکا در حدود ۳۱۴٬۷۲۴٬۰۰۰ نفر تخمین زده شده است.[۱۷] نرخ کلی باروری در ایالات متحده آمریکا بر پایه برآورد سال ۲۰۱۱ در حدود ۱٫۸۹ فرزند برای هر زن است.
بر اساس آمار منتشرهٔ سال ۲۰۰۳، ترکیب نژادی مردم ایالات متحده آمریکا، بدین شرح است:
- سفیدها: ۸۱٪
- سیاهان (آمریکاییهای آفریقاییتبار): ۱۲٫۹٪
- آسیاییها: ۴٫۲٪
- سرخپوستان آمریکایی: ۱٪
- بومیان هاوایی و جزایر پاسفیک: ۰٫۲٪
در این آمار، نژاد اسپانیاییتبار (موسوم به هیسپانیک، یا لاتینو) همراه با نژاد سفید محاسبه شدهاست. بر اساس بررسی سال ۲۰۰۰ مهاجران کشورهای دیگر به ترتیب جمعیت برابر بودند:مکزیک(۱۷۳٬۹۱۹ مهاجر)، چین(۴۵٬۶۵۲)، فیلیپین(۴۲٬۴۷۴)، هند(۴۲٬۰۴۶)، ویتنام(۲۶٬۷۴۷)، السالوادور(۲۲٬۵۷۸)هائیتی(۲۲٬۳۶۴)، کوبا(۲۰٬۸۳۱)، جمهوری دومینکن(۱۷٬۵۳۶)، روسیه(۱۷٬۱۱۰)، جامائیکا(۱۶٬۰۰۰)کانادا(۱۶٬۲۱۰)، کره(۱۵٬۸۳۰)، اوکراین(۱۵٬۸۱۰)، پاکستان(۱۴٬۵۳۵)، کلمبیا(۱۴٬۴۹۸)، بریتانیا(۱۳٬۳۸۵)، بوسنی و هرزگوین(۱۱٬۸۲۸)، گواتمالا(۹٬۹۷۰)، ایران(۸٬۹۱۵ بنگرید به ایرانیان مقیم آمریکا)[۱۸]
زبان
کشور ایالات متحدهٔ آمریکا دارای زبان رسمی نیست، گرچه انگلیسی آمریکایی نقش زبان ملی را دارد و در عمل نیز زبان اصلی کشور است. یکی از پیشنیازهای مهاجرت و اقامت در آمریکا برای خارجیان، تسلط نسبی به زبان انگلیسی است.[۱۹]
همچنین زبان انگلیسی در ۲۸ ایالت به عنوان زبان رسمی شناخته میشود، و فعالیتهایی برای به رسمیت شناختن انگلیسی به عنوان زبان رسمی دولتی نیز در جریان است.[۲۰][۲۱]
زبانهای مرسوم در آمریکا به ترتیب عبارتاند از[۲۳]:
- انگلیسی آمریکایی: ۸۲٫۱٪
- اسپانیولی: ۱۰٫۷٪
- سایر زبانهای هند و اروپایی: ۳٫۸٪
- زبانهای آسیایی و اقیانوسیه: ۲٫۷٪
- سایر زبانها: ۰٫۷٪.
تاریخ

- اطلاعات بیشتر: تاریخ ایالات متحده آمریکا، روزشمار تاریخ ایالات متحده آمریکا، و تاریخ زنان در ایالات متحده آمریکا
بیش از ده هزار سال است که انسان در قارهٔ آمریکا زندگی میکند.[۲۴] قاره آمریکا توسط کریستف کلمب و در سال ۱۴۹۲ کشف شد اما او به اشتباه فکر کرد که آنجا هندوستان است اما مدتها بعد آمریگو وسپوچی[۲۵] اعلام کرد که این قاره جدیدی است.[۲۶] اما تاریخ آمریکا به عنوان یک کشور مستقل به سال ۱۷۸۳ میلادی باز میگردد که در آن آمریکا بر طبق معاهدهٔ پاریس به رسمیت شناخته گردید.[۲۷][پیوند مرده]
قبل از اعلام استقلال آمریکا در سال ۱۷۷۶،[۲۸] آمریکا مجموعهای از مستعمرات اروپایی بود. بطور مثال، اسپانیاییها در منطقهٔ فلوریدای امروزی ساکن شدند، بریتانیاییها شهر جیمز تاون در ویرجینیای امروزی را آباد کردند، هلندیها نیو آمستردام را که اکنون نیویورک خوانده میشود ساختند، و فرانسویها نیز در ایالت جنوبی لوئیزیانا و اطراف رودخانه میسیسیپی ساکن شدند.
به تدریج، بخشهای زیادی از مستعمرات سیزدهگانه شاهد درگیری و شورش علیه حکومت بریتانیا شدند. بدین ترتیب جنگهای انقلاب آمریکا از آوریل ۱۷۷۵ با نبرد لگزینگتون آغاز شد، و در سال ۱۷۸۳ در پی امضای قرارداد صلح با بریتانیا پایان یافت. استقلال ۱۳ مستعمرهٔ آمریکای شمالی با صدور اعلامیه استقلال آمریکا در ۴ ژوئیه ۱۷۷۶ محقق شد.[۲۹]
آمریکا ابتدا متشکل از ۱۳ ایالت خودمختار بود که تعارض قوانین هر ایالت مانند مالیات بر واردات باعث رکود اقتصادی و در نتیجه شورشهایی مانند شورش شیز شد به همین دلیل ۵۵ نماینده از ۱۲ ایالت (به جز رودآیلند) در فیلادلفیا منجمله جورج واشنگتن، بنجامین فرانکلین و جیمز مدیسون قانون اساسی ایالات متحده آمریکا را تصویب کردند که اکنون نیز قانون اساسی آمریکا است و از آن موقع ۲۵ اصلاحیه خوردهاست.[۲۹]
با شروع قرن جدید و انتقال پایتخت از فیلادلفیا به واشینگتن، دی. سی. و خرید لوئیزیانا در سال ۱۸۰۳، در سال ۱۸۱۲ ارتش بریتانیا بار دیگر به آمریکا قشون کشی کرده و پایتخت جدید را به آتش کشانید، اما موفق به استقرار در منطقه نگردید.
دوواقعهٔ بزرگ و پر تنش دیگر در تاریخ آمریکا یکی جنگ داخلی آمریکا در قرن نوزدهم، و سقوط بازار آزاد در اواخر دهه ۱۹۲۰ میلادی بود. سال ۱۸۶۱ شاهد جنگ داخلی آمریکا بود که با ۶۰۰٬۰۰۰ تلفات و ۵۰۰٬۰۰۰ نفر زخمی، خونینترین جنگ در تاریخ این کشور بودهاست.[۳۰] علت این جنگ به بردهداری در ۱۱ ایالت جنوبی مشهور به ایالات مؤتلفه آمریکا مربوط میشد که آبراهام لینکلن خواهان براندازی آن بود. این جنگ در سال ۱۸۶۵ با پیروزی شمالیها به فرماندهی یولیسیز سایمن گرانت، پایان گرفت.[۳۱] سقوط بازار آزاد آمریکا در ۱۹۲۹ آغازگر یک دوره رکود اقتصادی چند ساله بود که در آن نزدیک به یک چهارم جمعیت آمریکا شغلهای خود را از دست دادند.[۲۷]
با پیروزی در جنگ جهانی اول، و غلبهٔ متفقین در جنگ جهانی دوم و شکست نهایی آلمان نازی در این جنگ و تخریب شدید زیرساختهای اقتصادی و صنعتی اروپا، آمریکا که کمترین خسارات را متحمل شده بود، به عنوان قدرت بزرگ جهانی پدیدار شد. حذف شدن اتحاد جماهیر شوروی از صحنهٔ رقابت با آمریکا در میادینی چون جنگ سرد، جنگ ویتنام، و جنگ کره، عملاً آمریکا را رفته رفته در موقعیت منحصربهفردی در جهان قرار داد.[۳۲]
وقایع یازدهم سپتامبر آغازگر دوران جدیدی از تمرکز و حضور نظامی آمریکا در کشورهای خاورمیانه و افغانستان بود که تا به امروز ادامه دارد.
نظام سیاسی
- اطلاعات بیشتر: فهرست احزاب سیاسی ایالات متحده آمریکا و کابینه ایالات متحده آمریکا
نظام سیاسی ایالات متحده آمریکا در چارچوب یک قانون اساسی و به صورت یک نظام فدرالی است که از ویژگیهای حکومتی این کشور به شمار میرود. سیستم تفکیک قوا در این کشور به شکل کاملاً بارزی به مرحله اجرا درآمدهاست. بنیان گذاران و نویسندگان اعلامیه استقلال ایالات متحدهٔ آمریکا و قانون اساسی ایالات متحده به دلیل نگرانی از ظهور نظام سلطنتی اروپایی که در آن پادشاه قدرت مطلق را در دست داشت، نظام سیاسی جدید خود را به گونهای طراحی کردند که در آن فرد یا نهادی نتواند قدرت مطلق بدست آورد.[۳۳] این قوانین همچنین طوری در نظر گرفته شدهاند که از قدرت گرفتن بیش از حد اکثریت بر اقلیتها،[۳۴] و نیز هر یک از شاخههای ۳گانهٔ قدرت ممانعت بعمل آورد.[۳۵]
بر اساس قانون اساسی ایالات متحده آمریکا، قوهٔ مقننه و یا کنگره ایالات متحدهٔ آمریکا از دو مجلس تشکیل شدهاست که مسؤولیت قانونگذاری را به طور کامل بر عهده دارند: مجلس نمایندگان و مجلس سنا. بر اساس نظام انتخاباتی آمریکا، نمایندگان با رأی مستقیم و برابر مردم انتخاب میشوند.[۳۶]
قوای سهگانه ایالات متحده آمریکا | |||||||||
|
روسای فعلی قوای سهگانه ایالات متحده آمریکا | |||||||||
|
رئیس جمهور ایالات متحدهٔ آمریکا نیز به عنوان رئیس قوهٔ مجریه و فرمانده کل قوا با رأی مستقیم مردم و از طریق آرای هیات الکترال انتخاب میشود و در برگزیدن مشاورانش به عنوان وزرا اختیارات تام دارد. در حقیقت رئیس جمهور، نیازی به کسب رأی اعتماد از کنگره ندارد و کنگره نیز متقابلاً نمیتواند با رأی عدم اعتماد، هیأت دولت و یا وزرا را برکنار کند.
سومین شاخه از نظام سیاسی آمریکا، سیستم حقوقی ایالات متحدهٔ آمریکا است که کاملاً مستقل عمل میکند و نه قوهٔ مجریه و نه قوهٔ مقننه نمیتوانند بر روند تصمیمگیریهای آن تأثیر بگذارند. به عبارت دیگر، رئیس جمهور و یا کنگره نمیتوانند مصوبات قانونی دیوان عالی فدرال ایالات متحدهٔ آمریکا را باطل اعلام کنند و یا از اجرای آنان سر باز زنند. نظام حزبی در ایالات متحدهٔ آمریکا نیز در شکلدهی به سیاست و حکومت این کشور، نقش مهمی دارد.
سیاست خارجی
ایالات متحده آمریکا به کمک تواناییهای اقتصادی و نظامی قابل توجه خود، نقش مهمی را درسیاست جهانی ایفا میکند. این کشور عضو ثابت شورای امنیت سازمان ملل است و دفتر مرکزی سازمان ملل در شهر نیویورک قرار دارد. به استثنای کشورهای ایران، کره شمالی و سودان، کوبا، ونزوئلا و بولیوی،[۳۷] سایر کشورها دارای روابط دیپلماتیک رسمی با آمریکا میباشند.
آمریکا بوسیله قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی و سازمان کشورهای آمریکایی با همسایگان خود (کانادا و مکزیک) روابط نزدیکی دارد. دولت این کشور هرساله میلیاردها دلار کمک مالی برای توسعه کشورهای دیگر اختصاص میدهد، اما درصد این کمکها از تولید ناخالص ملی نسبت به دیگر کشورهای کمک کننده، پائین میباشد.
رئیس جمهور آمریکا یکی از عوامل اصلی تعیین کنندهٔ جهتهای کلی سیاست خارجی آمریکا است. بسیاری از مدارک و اسناد دوران هر رئیس جمهور امروزه در کتابخانههای ویژه هر رئیس جمهور موجود میباشد. کنگره آمریکا بودجههای کمکهای خارجی را تعیین میکند، تحریمهای خارجی وضع میکند، و بکمک کمیتههای مخصوصی در مسائل سیاست خارجه اختیارات بررسی و بازبینی امور ویژه (همانند بررسی عملکرد افراد در ماجرای ایران-کنترا) را دارد.
بسته به نوع حزب یا گروه در قدرت در هر برهه از زمان (همانند حزب دموکرات یا حزب جمهوریخواهان)، سیاست خارجهٔ آمریکا تحت تاثیر تحولات و گرایشهای خاص آن حزب یا گروه قرار میگیرد.[۳۸] گروههای لابی نیر دارای قدرت نفوذ زیادی در تصمیم گیریهای سیاست خارجه هستند.
ایالتها
کشور آمریکا ۵۰ ایالت دارد که هر کدام از آنها بنا بر سامانه فدرالی حاکم، دارای سطح بالایی از خودگردانی هستند.
البته ناحیهٔ واشینگتن، دی. سی. جزو هیچیک از ایالات آمریکا نیست و در منطقه خودمختار کلمبیا قرار دارد. ناحیهٔ کلمبیا، در اصل بخشی از ایالت مریلند بود که در سال ۱۷۹۰ برای تأسیس مرکز آمریکا یعنی شهر واشینگتن، دی. سی. در نظر گرفته شد.
شهرهای آمریکا


رتبه | شهر | جمعیت در محدوده شهری (۲۰۱۲)[۳۹][۴۰] | ایالت |
---|---|---|---|
۱ | نیویورک | ۸٬۳۳۶٬۶۹۷ | نیویورک |
۲ | لسآنجلس | ۳٬۸۵۷٬۷۹۹ | کالیفرنیا |
۳ | شیکاگو | ۲٬۷۱۴٬۸۵۶ | ایلینوی |
۴ | هوستون | ۲٬۱۶۰٬۸۲۱ | تگزاس |
۵ | فیلادلفیا | ۱٬۵۴۷٬۶۰۷ | پنسیلوانیا |
۶ | فینیکس | ۱٬۴۸۸٬۷۵۰ | آریزونا |
۷ | سنآنتونیو | ۱٬۳۸۲،۹۵۱ | تگزاس |
۸ | سن دییگو | ۱٬۳۳۸٬۳۴۸ | کالیفرنیا |
۹ | دالاس | ۱٬۲۴۱،۱۶۲ | تگزاس |
۱۰ | سن خوزه | ۹۸۲،۷۶۵ | کالیفرنیا |
رتبه | کلانشهر (شهر با احتساب حومه) | جمعیت ۲۰۱۲[۴۱] | منطقه |
---|---|---|---|
۱ | نیویورک-نیوآرک-لانگ آیلند-جرزی سیتی | ۱۸،۸۳۱،۸۵۸ | آتلانتیک |
۲ | لسآنجلس بزرگ | ۱۳٬۰۵۲،۹۲۱ | غرب |
۳ | شیکاگو-گری | ۹٬۵۲۲،۴۳۴ | غرب میانه |
۴ | منطقه دالاس-فورت وورث | ۶٬۷۰۰٬۹۹۱ | جنوب غرب |
۵ | هیوستون-شوگرلند-گلوستون | ۶٬۱۷۷،۰۳۵ | جنوب |
۶ | فیلادلفیا-کمدن-ویلمینگتن | ۶٬۰۱۸٬۸۰۰ | آتلانتیک |
۷ | واشینگتن دی. سی.-آرلینگتن | ۵٬۸۶۰٬۳۴۲ | آتلانتیک |
۸ | میامی-فورت لادردیل-وست پالم بیچ | ۵٬۷۶۲،۷۱۷ | جنوب |
۹ | آتلانتا | ۵٬۴۵۷،۸۳۱ | جنوب |
۱۰ | بوستون | ۴٬۶۴۰٬۸۰۲ | نیو انگلند |
۱۱ | منطقه خلیج سانفرانسیسکو | ۴٬۴۵۵،۵۶۰ | غرب |
۱۲ | دترویت | ۴٬۲۹۲،۰۶۰ | غرب میانه |
۱۳ | ریورساید-سن برناردینو-انتاریو | ۴٬۳۵۰٬۰۹۶ | غرب |
۱۴ | فینیکس-گلندیل-میزا-سکاتزدیل | ۴٬۳۲۹٬۵۳۴ | جنوب غرب |
۱۵ | سیتل-تاکوما-بلویو | ۳٬۵۵۲،۱۵۷ | غرب |
اگر لسآنجلس بزرگ را متشکل از ریورساید، سن برناردینو، انتاریو، لانگ بیچ، سنتا آنا و خود شهر لس آنجلس حساب کنیم، این منطقه شهری بیش از ۱۷،۸۰۰،۰۰۰ سکنه خواهد داشت که پس از بزرگترین منطقه شهری ایالات متحده خواهد بود.
آموزش و پژوهش

در اواخر قرن نوزدهم میلادی در ایالات متحده آمریکا نزدیک به ۱۶۰٬۰۰۰ دانشجو در ۱٬۰۰۰ دانشگاه در سرتاسر کشور مشغول به تحصیل بودند. برخی از موسسات دانشگاهی آمریکا (همانند دانشگاه تنسی بطور نمونه) قبل از تاسیس ایالتی که در آن واقع بودند تاسیس شدند. در این میان، و در بین موسسات آموزش عالی در آمریکا، موسسات زیر دارای کهنترین سابقه هستند:
موسسه | سال تاسیس[۴۲] |
---|---|
دانشگاه هاروارد | ۱۶۳۶ |
دانشگاه ویلیام اند ماری | ۱۶۹۳ |
دانشگاه ییل | ۱۷۰۱ |
دانشگاه پرینستون | ۱۷۴۶ |
دانشگاه کلمبیا | ۱۷۵۴ |
دانشگاه پنسیلوانیا | ۱۷۵۷ |
امروزه هزینهٔ آموزش و تحصیلات در سطوح مدرسهای و متوسطه در ایالات متحده را اکثراً دولت پرداخت میکند. ایالات متحده با داشتن قریب به ۵٬۸۰۰ دانشگاه و یا مؤسسه آموزش عالی[۴۳] تقریباً امکان تحصیلات در سطوح آموزش عالی را برای تمامی افراد جامعه فراهم کردهاست. وامهای کمبهره، کمک هزینههای بلاعوض، و انواع بورسهای تحصیلی، از اقسام راههاییاند که دانشجویان اقدام به پرداخت شهریههای خود میکنند. در این میان دانشگاه ایالتی اوهایو با داشتن بیش از ۵۳٬۷۱۵ دانشجو در یک پردیس، پرجمعیتترین دانشگاه آمریکا محسوب میشود.[۴۴]
در میان آمریکاییان بالای ۲۵ سال، ۸۴٫۶ درصد از دبیرستان فارغالتحصیل شدهاند، ۵۲٫۶ درصد وارد کالج، دانشگاه یا مؤسسات دیگر آموزش عالی شدهاند، ۲۷٫۲ درصد مدرک کارشناسی دریافت کردهاند، و ۹٫۶ درصد دارای مدارک کارشناسی ارشد و بالاتر هستند.[۴۵]
تقریباً ۹۹ درصد آمریکاییان دارای حداقل سواد پایه هستند. در طبقهبندی سازمان ملل متحد، شاخص آموزشی در کشور ایالات متحده ۰٫۹۷ است که در رتبه دوازدهم جهانی جای دارد.[۴۶] در سال ۲۰۱۲ ایالات متحده آمریکا در میان کشورهای دنیا از نظر تعداد تحصیل کردگان آموزش عالی به نسبت جمعیت در رتبه چهارم جهان قرار داشت.[۴۷]
پژوهش و توسعه در آمریکا در دو جبهه دولتی و خصوصی با هم رقابت میکنند. دره سیلیکون نمونه بارزی از فعالیتهای بخش خصوصی در توسعه صنعت و فناوری آمریکاست. از سوی دیگر مراکز ملی همانند آزمایشگاههای فدرال، ناسا، و مؤسسات ملی بهداشت ایالات متحده آمریکا در پیشبرد صنعت و فناوری کشور نقش کلیدی بر عهده دارند.
آمریکا یکی از تنها سه کشور دنیا است که هنوز رسماً از سامانه استاندارد بینالمللی یکاها استفاده نمیکند و بلکه پایبند به دستگاه امپراتوری بریتانیاییست.[۴۸] با اینحال سیستم متریک رفته رفته در صنعت و سطوح دانشگاهی به تدریج رواج مییابد.
اقتصاد


ایالات متحدهٔ آمریکا اقتصاد کاپتالیستی از نوع سرمایهداری انحصاری دارد. ویژگی بارز اقتصاد ایالات متحدهٔ آمریکا عبارتست از تسلط انحصارها در رشتههای مختلف، که بر مبنای منابع طبیعی فراوان، زیربنای توسعهیافته، تولید انبوه، و مصرف زیاد استوار است. تولید ناخالص داخلی ایالات متحدهٔ آمریکا با بیش از ۱۳ تریلیون دلار،[۵۰] یعنی حدود ۲۰٪ تولید ناخالص جهان، نخستین اقتصاد بزرگ جهان است.[۵۱]
ایالات متحده بزرگترین واردکننده، و - پس از آلمان و چین - سومین صادرکنندهٔ بزرگ جهان است.[۵۲] کانادا، چین، مکزیک، ژاپن و آلمان، به ترتیب بزرگترین شرکای تجاری آمریکا هستند.[۵۳] آمریکا در دههٔ اخیر بزرگترین بدهی جهان را نیز بر شانه داشتهاست.[۵۴]
بزرگترین اقلام صادراتی آمریکا بترتیب تجهیزات صنعتی (۲۹٫۸٪)، ماشینآلات (۲۹٫۵٪)، کالاهای مصرفی غیر اتومبیل (۱۲٫۴٪)، خودرو و تولیدات وابسته (۹٫۳٪)، تولیدات صنایع غذایی (۸٫۳٪)، و تولیدات صنایع هوایی (۶٫۶٪) هستند، در حالی که بزرگترین اقلام وارداتی به آمریکا کالاهای مصرفی غیر اتومبیل (۲۳٪)، سوخت (۲۲٫۱٪)، ماشینآلات (۱۹٫۹٪)، تجهیزات صنعتی (۱۴٫۸٪)، تولیدات خودرو (۱۱٫۱٪)، صنایع غذایی (۴٫۲٪)، و صنایع هوایی (۱٫۷٪) هستند.[۵۵]
اما بزرگترین محصولات تولیدی آمریکا مواد شیمیایی، تولیدات نفتی، فولاد، خودرو، تولیدات صنایع هوایی، ارتباطات، الکترونیک، تولیدات غذایی و مصرفی، و صنایع معدن و چوب هستند.[۵۶] آمریکا همچنین در تولید برق،[۵۷] ظرفیت پالایش نفت،[۵۸] ذخیرههای ذغال سنگ،[۵۹] تولید انرژی بادی،[۶۰] و انرژی هستهای[۶۱] در جهان، رتبه نخست را دارا است.
بیشتر چرخهای اقتصادی آمریکا متعلق به بخش خصوصی است، تا جاییکه بخش دولتی فقط ۱۲٫۴٪ تولید ناخالص ملی را سالیانه باعث میشود.[۶۲] با اینحال ۷۵٪ تولید ناخالص ملی محصول بخش خدماتی بودهاست. با اینکه تولیدات کشاورزی آمریکا حدود ۱٪ تولید ناخالص ملی این کشور است، همین سطح تولید حدود ۶۰٪ کل تولیدات کشاورزی جهان را تشکیل میدهد.
شاخصهای اقتصادی | |
---|---|
نرخ بیکاری | ۷،۳٪ اوت ۲۰۱۳[۶۳] |
رشد تولید ناخالص داخلی | ۴٫۶٪ سال ۲۰۱۲ ۲٫۸٪ سال ۲۰۱۲[۶۴] |
تورم شاخص بهای مصرفکننده | ۰٫۱٪ ۲۰۱۳[۶۵] |
بدهی | ۱۶٫۷ هزار میلیارد دلار۲۰۱۳[۶۶] |
میزان فقر | ۱۵٪ ۲۰۱۲[۶۷] |
بخش بهداشت و خدمات اجتماعی با داشتن ۱۶ میلیون نفر شاغل، بزرگترین بخش اشتغال آمریکا را تشکیل میدهد.[۶۸] از لحاظ مجموع ساعات کاری در طول سال، آمریکاییها بیشترین تعداد روز در سال را کار میکنند.[۶۹] با این حال در مقایسه با کشورهای صنعتی دیگر، از نظر تولید بر حسب ساعات کاری آمریکاییها از برخی کشورهای اروپایی عقبترند.[۷۰]
در میان ۵۰ ایالت آمریکا، از لحاظ درآمد سرانه،[۷۱] ایالت نیوجرسی در رتبه اول، و ایالت میسیسیپی در رتبه آخر در مقایسه با ایالات دیگر قرار دارند.[۷۲] نزدیک به ۱۳٪ آمریکاییان در زیر خط فقر تعیین شده توسط دولت فدرال قرار دارند[۷۳] و فاصله طبقاتی بین بالاترین و پایینترین قشرها جامعه آمریکا همچنان در حال افزایش است.[۷۴]
حمل و نقل
در سال ۲۰۱۰ به ازای هر ۱٬۰۰۰ آمریکایی ۷۹۷ اتومبیل در این کشور وجود داشت[۷۶] و برابر آمار به طور متوسط هر آمریکایی بالغ روزانه ۵۵ دقیقه (یا ۲۹ مایل) از اتومبیل استفاده میکند.[۷۷] اما در مقایسه با گسترهٔ اتومبیل، پایانهٔ ریلی آن به نسبت کمتر است.[۷۸] از نظر حمل و نقل عمومی، تنها ۹٪ از سفرها از این طریق انجام میشود در صورتی که این مقدار برای اروپا ۳۸٪است.[۷۹] استفاده از دوچرخه نیز نسبت به اروپا کمتر است.[۸۰] پنج شرکت بزرگ هواپیمایی دنیا -بر اساس تعداد مسافران- آمریکایی هستند. شرکت امریکن ایرلاینز اولین رتبه را در این میان داراست..[۸۱] همچنین از سی فرودگاه پرترافیک دنیا شانزده فرودگاه متعلق به آمریکاست.[۸۲]
دین و مذهب
کاتولیک با کمتر از ۳۰ درصد کل جمعیت کاتولیک با کمتر از ۴۰ درصد کل جمعیت کاتولیک با کمتر از ۵۰ درصد کل جمعیت کاتولیک با بیش از ۵۰ درصد کل جمعیت باپتیست با کمتر از ۳۰ درصد کل جمعیت باپتیست با کمتر از ۴۰ درصد کل جمعیت باپتیست با کمتر از ۵۰ درصد کل جمعیت باپتیست با بیش از ۵۰ درصد کل جمعیت متودیست با کمتر از ۳۰ درصد کل جمعیت لوترن با کمتر از ۳۰ درصد کل جمعیت لوترن با کمتر از ۴۰ درصد کل جمعیت مورمون با بیش از ۵۰ درصد کل جمعیت ناخداباور با کمتر از ۳۰ درصد کل جمعیت
آمریکا به طور رسمی یک کشور سکولار میباشد. در ایالات متحده آمریکا بر اساس متمم اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا، هیچ دینی بطور رسمی وجود ندارد، اما همین متمم نیز آزادی تمام ادیان را تضمین کردهاست. به همین دلیل است که مثلاً زنان محجبهٔ مسلمان آمریکایی اجازه حضور در مراکز دولتی و دانشگاهی کشور را از نظر قانونی دارند.
در سال ۱۷۷۶ با اعلامیهٔ استقلال، رسماً ایالات متحده آمریکا بنیانگذاری شد و چند سال بعد، در ۱۷۹۱، قانون اساسی فعلی آمریکا که شامل اصلاحیهٔ نخست متضمن آزادیها و حقوق مدنی (منجمله جدایی نهاد دین از نهاد حکومت، آزادی در انتخاب دین و آزادی در اجرای مناسک دینی) به تصویب رسید. به یمن کثرت و تنوع ادیان ساکنان و نیز اصلاحیهٔ نخست قانون اساسی، آمریکا هیچگاه صاحب دین رسمی و حکومتی نبود.[۸۳]
با وجود جدایی دین از سیاست در آمریکا، دین اهمیت ونقش مهمی در این کشور دارد که نماد آن جمله توکل ما به خداست شعار کشور آمریکا است که بر روی اسکناس دلار آمریکا نیز نقش بسته است[۸۴] گروههای مذهبی قدرت اثر گذاری قابل توجهی در آمریکا دارند در دهه ۱۹۲۰ این گروهها توانستند دولت را ترغیب به ممنوعیت تولید و مصرف مشروبات الکلی کنند[۸۵](اصلاحیه هجدهم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا ولی با افزایش خشونتها در پی گسترش قاچاق در اصلاحیه بیست و یکم برداشته شد[۲۹])و بر تدریس نظریه تکامل در مدارس آمریکا بصورت محدود و در برخی ایالات محدودیت ایجاد کنند..[۸۶] گروههای مذهبی به خصوص پروتستانهای اونجلیکال و کاتولیکها، مواضع سرسختانهای را دربرابر موضوعات چون همجنسگرایی، سقط جنین و آموزش مختلط در مدارس آمریکا، اتخاذ کردهاند.
بر اساس آمار سال ۲۰۰۲، ترکیب مذهبی مردم آمریکا به شرح زیر بودهاست[۴]: پروتستان ۵۲٪، کاتولیک ۲۴٪، مورمون ۲٪، یهودی ۲٪، مسلمان ۱٪، دیگران ۱۰٪، بدون دین ۱۰٪.
پروتستانهای آمریکا نیز به فرقههای متعددی تقسیم میشوند. برخی از آنان میلیونها نفر را دربر میگیرند، در حالی که کلیساهای کوچک، تنها هزاران عضو دارند.
برخی از فرقههای مذهبی معروف آمریکا عبارتاند از:
اپیسکوپلینها، متدیستها، مریدان مسیح، کلیسای اصلاحی هلندی،
کلیسای لیک وود در شهر هیوستون، بزرگترین کلیسای پروتستان آمریکا باسیلیکای عبادتگاه ملی لقاح معصوم، بزرگترین کلیسای کاتولیک آمریکا مرکز اسلامی آمریکا، بزرگترین مسجد شیعی مذهب آمریکا در عرصه هنر و معماری هنرمندان آمریکایی از فرانک لوید رایت گرفته تا اندی وارهال آثار بسیار قابل توجهی در سطح جهانی خلق کردهاند. هرم ورودی موزه لوور، کاخ مجلس ملی بنگلادش، برج خلیفه دوبی، و دروازهٔ اروپا در مادرید اسپانیا، نمونههایی از خلاقیت معماران آمریکایی در سراسر جهان است. در سال ۱۸۷۸ برای نخستین بار تصاویر متحرکی را خلق کرد که اسب و بوفالوی وحشی آمریکایی را در حال دویدن نشان میداد. نخستین فیلم تجارتی آمریکا فیلمی بود که توسط دستگاه توماس ادیسون در ۱۸۹۴ در شهر نیویورک به نمایش در آمد.[۸۷] از آن زمان تا کنون آمریکا دارای صعنت فیلمسازی و سینمایی بسیار بزرگی شده است که مرکز آن امروزه هالیوود در شهر لس آنجلس است. هالیوود امروزه با ۶۳ میلیارد دلار درآمد، ۳۵ درصد کل تولیدات صنعت فیلمسازی جهان را به خود اختصاص دادهاست.[۸۸] این صنعت با هنر تئاتر در آمریکا رابطهٔ تنگاتنگی دارد، اما بر خلاف سینما، مرکز هنر تئاتر همچنان در شهر نیویورک است، جاییکه عمده ترین مراکز هنرهای نمایشی در جهان در آن قرار دارند.[۸۹] برادوی از این لحاظ دارای شهرت و سابقهٔ بی همتاییست. موسیقی امروزه به شکل تولید و اجرای زنده در آمریکا دارای فعالیت بسیار زیادیست بطوریکه در سال ۲۰۰۸ میلادی بیش از ۱۰ میلیارد دلار درآمد تنها حاصل از صنعت ضبط و فروش موسیقی در آمریکا کسب گردید.[۹۰] سبکهای اصیل موسیقی آمریکایی میتوان به سبکهای جاز، بلوز، هیپ هاپ و کانتری اشاره کرد. ادبیات آمریکا در مدت نسبتاً کوتاه عمر این کشور، از مشهورترین چهرههای شناخته شده ادبیات بشری را به دنیا ارزانی داشته. از مارک تواین و ادگار آلن پو و رالف والدو امرسون گرفته تا ارنست همینگوی و جک لندن و امیلی دیکنسون، ادبیات آمریکا را قطعاً از نقاط درخشان فرهنگ این کشور میتوان به حساب آورد که بر هنرهای کشورهای دیگر تاثیرات فراوانی داشتهاست. از دیگر نویسندگان برتر تاریخ آمریکا میتوان تی اس الیوت، ویلیام فاکنر، تنسی ویلیامز، جی دی سالینجر، آیزاک آسیموف، مایکل کرایتون، و ریموند کارور را نام برد که آشنای نزدیک صاحبان قلم ادبیات جهاناند. عمارت دادگستری شهرستان الیس ساخت سال ۱۸۹۶ در تگزاس، یک نمونه از معماری بومی موسیقی جاز نوین هویت خود را مدیون هنرمندانی همچون لویی آرمسترانگ است. مایکل جکسون، پرفروشترین هنرمند سرگرمیساز تمام دورانها است که هواداران بیشماری در سراسر جهان دارد. صنایع دستی سرخپوستان آمریکایی طرفداران زیادی دارد. این نمونه در موزه ایالتی آریزونا نگهداری میشود. آشپزی آمریکایی همچون سرزمین آمریکا دارای تنوع و گوناگونی فراوانیست و از آشپزی آمریکایی چینی تا آشپزی مستعمرات سیزدهگانه، غذای آمریکاییان دارای طعم و خواص منحصربهفردیست که برخی از این غذاها همانند استیک و باربیکیو و چیزبرگر در دنیا محبوبیت عام دارند و برخی دیگر همانند خوراک مار زنگی، پاستای گولاش آمریکایی، پیتزای نیویورکی و گامبو کمتر در خارج از مرزهای آمریکا شهرت یافتهاند. از قرن نوزدهم بیسبال به عنوان ورزش ملی آمریکا شناخته شد. در وهله بعد فوتبال آمریکایی، بسکتبال و هاکی روی یخ ورزشهای ملی آمریکا قرار گرفتند. شاید امروزه فوتبال آمریکایی پرطرفدارترین ورزش در آمریکا باشد. اما بسته به موقعیت جغرافیایی ترتیب اهمیت این ورزشها تفاوت خواهد داشت. این ورزشها در سطوح مختلف نیز برگزار میشوند. بطور نمونه فوتبال کالجی و بسکتبال کالجی در سطوح ملی و سراسری بسیار پرطرفدارند.[۹۱] بوکس و اسبدوانی نیز بسیار پرطرفدارند، اما این ورزشها زیر سایه دو ورزش گلف و اتومبیلرانی (به خصوص مسابقات نسکار) هستند. ایالات متحده آمریکا در بازیهای المپیک سابقه درخشانی دارد. این کشور تا کنون هشت مرتبه بترتیب در بازیهای سالهای ۱۹۰۴، ۱۹۳۲ (زمستانی)، ۱۹۳۲ (تابستانی)، ۱۹۶۰، ۱۹۸۰، ۱۹۸۴، ۱۹۹۶، و ۲۰۰۲ میزبان بازیهای المپیک بوده است. آمریکا با داشتن ۲٬۱۰۳ مدال در المپیک تابستانی موفقترین کشور دنیا در المپیک محسوب میشود،[۹۲][۹۳] و با داشتن ۲۱۶ مدال در بازیهای المپیک زمستانی در رده دوم جای میگیرد.[۹۴] مخترع ورزش والیبال ویلیام مورگان فوتبال در میان زنان آمریکا بسیار ورزش محبوبیست. تیم ملی فوتبال زنان آمریکا در جام جهانی فوتبال زنان تا کنون دو مرتبه قهرمان شده است. مایکل فلپس شناگر امریکایی صاحب ۱۶ مدال المپیک و ۷ رکورد جهانی در این ورزش در حال حاضر فوتبال آمریکایی پرطرفدارترین ورزش ایالات متحده است. مایکل جردن و دیگر ستارگان لیگ بسکتبال حرفهای آمریکا طرفداران بیشماری دارند وزیر دفاع (در حال حاضر رابرت گیتس) زیر نظر رییس جمهور (در حال حاضر باراک اوباما) که مقام فرمانده کل قوا را بر عهده دارد فعالیت میکند. در سال ۲۰۰۴ ایالات متحده آمریکا با بودجه نظامی ۵۲۲ میلیارد دلار، ۳٫۷٪ تولید ناخالص داخلی را صرف هزینههای نظامی کرد، که این هزینههای نظامی به تنهایی تقریباً معادل نصف هزینههای نظامی جهانی بودند.[۹۶] رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا برای اقدام نظامی از مشورتهای برخوردار است. در رده پایینتر، وزیر دفاع قرار دارد؛ رییس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده آمریکا هم به فرمانده کل قوا و هم به وزیر دفاع مشورت میدهد. نظم و امنیت در سطح شهر و ایالت را کلانتر و پلیسهای محلی و ایالتی بر عهده دارند. در برخی موارد و در مواقع مشخص و معینی، ارگانهای فدرال همانند اف بی آی و [۹۷] در سال ۲۰۰۹ به ازای هر یکصدهزار نفر تعداد ۵ قتل در آمریکا رخ داد.[۹۸] نقش متمم دوم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا (در اعطای آزادی حمل سلاح گرم به شهروندان) همواره مورد توجه بحثهای فراوانی بوده است. آمریکا همچنین دارای تعداد نسبی بیشتری جمعیت زندانی میباشد.[۹۹] و این کشور از معدود کشورهای پیشرفته است که هنوز مجرمین را (در ۳۴ ایالت و برخی موارد فدرال) اعدام میکند. از سال ۱۹۷۶ تا کنون، تعداد یکهزار اعدام صورت گرفته.[۱۰۰] در سال ۲۰۱۰ پس از کشورهای چین، ایران، کره شمالی، و یمن، آمریکا از این لحاظ در جهان در رتبه پنجم بود.[۱۰۱] با اینحال این قانون از ایالت به ایالت فرق میکند. بطور مثال حکم اعدام در ایالات نیوجرسی، نیومکزیکو و ایلینوی ممنوع است.[۱۰۲] به غیر از ارگانهایی همانند گروه فرارسی شمارهای، صدای آمریکا، و یا هیئت کارفرمایان پخش که توسط ارگانهای دولتی برای مخاطبین خارج از آمریکا تنظیم میشوند، اکثر رسانههای درون آمریکا یا همانند شبکههایی نظیر فاکس، اچ بی او، امتیوی، و سی ان ان بطور کاملاً خصوصی و با درآمد حاصل از تبلیغات و آگهیهای تجارتی اداره میگردند، و یا همانند رادیوی عمومی ملی و پیبیاس توسط موسسات و بنیادهای خیریه تامین مالی میگردند. از ۱۲۰۰ شبکهٔ تلویریونی آمریکا، از بزرگترین و نامدارترین آنان در تاریخ رسانههای آمریکا میتوان به ۳ شبکهٔ ایبیسی، انبیسی، و سیبیاس اشاره نمود.[۱۰۳] قدیمیترین روزنامه آمریکا با تیراژ ثابت و برنامه چاپ روزانه در ۳۰ می سال ۱۷۸۳ شروع به کار کرد، و فیلادلفیا ایونینگ پست نام داشت. در سال ۲۰۰۸، ۶۲۵۳ هفته نامه و ۱۴۲۲ روزنامه در آمریکا در حال فعالیت بود.[۱۰۴]
فرهنگ
غذا و آشپزی
ورزش
رتبه در جهان
تعداد طلا
تعداد نقره
تعداد برنز
در مجموع
۱
سابقه آمریکا در مجموع دورههای بازیهای المپیک تابستانی
۹۷۶
۷۵۸
۶۶۶
۲۴۰۰
۲
سابقه آمریکا در مجموع دورههای بازیهای المپیک زمستانی
۹۶
۱۰۲
۸۳
۲۸۱
نیروهای مسلح
آمریکا با دارا بودن دوازده ناو هواپیمابر بزرگترین نیروی دریایی دنیا را داراست.
نیروهای نظامی آمریکا به پنج دسته اصلی تقسیم میشوند:[۹۵]
امنیت و قوای نظمیه
رسانهها